یاسی * احمدرضا نفس مامان و بابا

س′ يعني سلام به قول گل پسرم نمي دوني چه ذوقي مي كنم وقتي جايي مي ريم و تو فوراً مي گي س’ ديشب مراسم عروسي يكي از فاميلها دعوت بوديم  و تو چقدر شيطوني كردي منم كه طبق معمول اصلاً نمي تونستم بشينم و مدام دنبال تو بودم نكنه كسي بهت بخوره و توبيفتي همش مي رفتي كنار عروس و داماد و به بادكنكهاي پشت سر آنها دست مي زدي آنها را مي كشيدي و خانم مسئول آنجا همش تذكر مي داد كه خانم بيا بچه را ببر منم مجبور شدم به بابايي زنگ بزنم كه بياد تورا پيش خودش ببرد.

پسر گلم هر روز بايد ببرمت خونه آقاجون چون همه بچه ها ميان تو كوچه و قلقله اي مي شه رسيديم در خونه ياسمين و امير رضا گفتند كه گرسنه شديم ، منم تو را پيش آنها گذاشتم و رفتم كه غذا براي آنها بياورم كه وسطهاي راه صداي گريه و داد تو بلند شد منم كه سراسيمه رسيدم ديدم خون از دهنت مياد خلاصه كلي ترسيدم مي خواستي سوار اسكوتر بشي كه افتادي روي اون و لبت شكاف برداشته بود آخه بگو ببينم تو كه هنوز بلد نيستي خوب را بري چه به اسكوتر بازي ؟ ...

امروز بايستي مي بردمت براي بيمه كه خدا را شكر قد و وزنت برخلاف نظر همه خيلي خوب و روي نمودار بود كه منم خيلي خوشحال شدم ساعت 10:45 رسيدم اداره كه تو سالن اجتماعات برنامه داشتن راستي خيلي عاشق گربه هستي سر كوچه( كنار آشغالها ) بايد وايسم تا يه كمي با گربه ها بازي كني . البته ما بايد دنبال آنها بدويم ...

پسرم خيلي شيطون بلا شدي ماشاء ا... ديروز با بابايي و دادا رفتيم بيرون تو هم كه عاشق خرابكاري و شيطنت سنگ و خاك تو ظرف آب مي ريختي ظهر كه بابا حسين خوابيده بود يه سنگ ورداشتي و من هم كه ثانيه اي ازت غافل نمي شم نگاه مي كردم ببينم سنگ و تا كجا مي بري كه نگو دوستي خاله خرسه شده و سنگ را مي خواي بزني رو كله بابايي؟

...

...

           بازي هاي آسان براي تقويت هوش نوزاد (از تولد تا 3 ماهگي) بازي اول: كوچولوي نازم، خيلي دوستت دارم! تحقيقات نشان مي‌دهد كه هر چه نوزاد را بيشتر در آغوش بگيريم، نوزاش كنيم و محبت‌مان را به او ابراز كنيم، وقتي بزرگ مي‌شود، بيشتر احساس امنيت و استقلال مي‌كند و اعتماد به نفس بيشتري پيدا مي‌كند. اين بازي پيوند بين شما و نوزادتان را محكم‌تر مي‌كند: * نوزادتان را در آغوش بگيريد و او را با ملايمت به چپ و راست حركت دهيد. * همين‌طور كه داريد او را تكان مي‌دهيد، با لحن ملايم و آهنگين به ا...